محمود کاوه سال ۱۳۴۰ در مشهد و در خانوادهای مذهبی متولد شد. دوران تحصیلات ابتدایی خود را سپری کرد و بعد با علاقه و حمایت و تشویق پدرش که از کسبه مذهبی مشهد بود، وارد حوزه علمیه شد و تحصیلات دوران راهنمایی و دبیرستانش را نیز به صورت همزمان ادامه داد. در همان سالهایی که انقلاب اسلامی در شرف رسیدن به پیروزی بود، شهید محمود کاوه در جریانات انقلاب فعالیت کرده و در دبیرستان و در میان دانشآموزان اقدام به پخش اعلامیه میکرد. حضوری فعال در راهپیماییها و درگیریهای زمان انقلاب داشت و به عنوان محور مبارزه شناخته میشد.
فعالیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی
"با پیروزی انقلاب اسلامی، کاوه جزو نخستین عناصر مؤمن و متعهدی بود که به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مشهد پیوست و پس از گذراندن یک دوره آموزش ۶ ماهه چریکی به آموزش نظامی برادران سپاه و بسیج پرداخت. پس از آن برای حفاظت از بیت حضرت امام در یک ماموریت ۶ ماهه به تهران عزیمت کرد و با شروع جنگ تحمیلی به همراه تعدادی از نیروهای خراسان به جبهههای جنوب اعزام شد. مدتی بعد به علت نیاز شدیدی که پادگان به مربی داشت، او را برای آمادهسازی و آموزش نیروها به مشهد فراخواندند".
حضور در جبهه کردستان
مدتی بعد همزمان با آغاز فعالیتهای ضد انقلاب در کردستان به آنجا رفت. شهید صیاد شیرازی در جایی دربارهاش گفته است: "یک نوجوان ۱۸ ساله در جبهه کردستان پیدا شده... وقتی در اتاق جنگ شرح عملیات میدهد، آدم مات و مبهوت میماند و سرا پا گوش میشود!". ماجرای حضورش در کردستان از این قرار بود که "او به همراه تعدادی از برادران پاسدار جهت آزادسازی شهر بوکان وارد کردستان شده بود و به دلیل لیاقتها و مهارتهایی که داشت، در همان ابتدا به عنوان فرمانده یک گروه ۱۲ نفره انتخاب شد. کاوه در این منطقه برای مبارزه با ضدانقلاب – که از حمایتهای خارجی برخوردار بود و با جنایاتی هولناک، توطئه شوم جدایی آن نقطه از میهن اسلامی را در ذهن میپروراند – شب و روز نداشت و به دلیل تلاش بسیار زیاد، جدیت و پشتکار، شجاعت و روحیه شجاعتطلبیای که داشت در مدت کوتاهی به سمت فرماندهی عملیات سپاه سقز منصوب شد و در این زمان با ناباوری همگان همراه تعداد کمی نیرو، عملیات آزادسازی منطقه مرزی بسطام را با شهامت غیرقابل وصفی طرحریزی و٤٥ کیلومتر جاده مرزی را طی یک مرحله و در عرض ٢٤ ساعت در قلب منطقه تحت نفوذ ضدانقلاب، آزاد کرد. ضدانقلاب که با برخورداری از سلاح و امکانات و نیروی رزمی فراوان، عرصه را برای نیروهای نظامی و انتظامی تنگ کرده بود و جنایات فجیعی مرتکب میشد با ورود جوانان دلیر و متعهدی چون کاوه به صحنه عملیات، به این نتیجه رسید که ماندن در کردستان برایش سنگین تمام خواهد شد. کاوه و همرزمانش با عملیات پی در پی، مزدوران استکبار را در منطقه منفعل و مستأصل کرده بودند تا جایی که ضدانقلاب در اوج استیصال و درماندگی برای زنده یا مرده او جایزه تعیین کرده بود."